کاش یک خونه ی روستایی داشتم، با کلی مرغ و جوجه و گربه. گل های رنگارنگ میکاشتم و سبزیجات مورد نیازم رو پروش میدادم. لباس هام رو خودم میدوختم و حتی صابون، شامپو و لوسیون هام رو هم خودم درست میکردم. صبح ها زود از خواب بیدار میشدم و تخم مرغ ها رو جمع و به گل ها و سبزیجاتم رسیدگی میکردم. عصر ها پای سیب میپختم، گلدوزی میکردم، پیانو میزدم و کتاب میخوندم. شب ها، تاجی از گل های وحشی درست میکردم و آماده ی رفتن به مهمونی پری های جنگلی میشدم! پ.ن: شاید زندگی در روستا،میکردم ,درست میکردم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت تفریحی فان بکس دانلود بازی جستاری بر کتاب هایی که می خوانیم. تولیدی ظروف گرانیت و استیل upelod77 اخبار و مقالات کامپیوتر